اصلاحات ژاپني، حسرت ايراني
نوسازی ژاپنی به تویوتا و سونی ختم شد ، اصلاحات ایرانی به کهریزک و اوین . عمر نوگرایی امیرکبیر فقط سه سال بود و عمر اصلاحات میجی بیش از نیم قرن . چرا ؟
همزمان با عصر ناصری ، در ژاپن ، امپراتور نوجوانی پانزده ساله به نام موتسوهیتو به تخت نشست . ژاپنی که مرد جوان تاج و تختش را به میراث برده بود ، گرفتار عقب ماندگی مزمن ناشی از رقابت و جنگ مدام میان شوگون های خودمختار و قطع هرگونه روابط خارجی با جهان بیرون بود . در تمام دوران پیش از عصر موتسوهیتو که لقب میجی را برای خود برگزید و اصلاحات ژاپنی به پیروی از او اصلاحات میجی لقب یافت ، ورود و تردد خارجیان به خاک ژاپن ممنوع بوده ، کشور در تاریکی مشابه قرون وسطی اروپا غوطه ور بود . نخستین اتفاق مهم در تاریخ ژاپن پیش از میجی ، حضور ناوگان آمریکا به رهبری دریاسالار پری در بنادر ژاپن بود که این کشور را وادار ساخت مبادله تجاری با آمریکا و به دنبالش با جهان غرب را بپذیرد . حضور خارجیان بر نخبگان ژاپنی بیش از پیش مشخص ساخت که تا چه حد از جهان عقب مانده اند .
ظهور میجی حاصل چنین اجماعی برای جبران یک عقب ماندگی تاریخی بود . در نخستین گام ها دانشجویانی از ژاپن برای کسب علم به غرب اعزام شده ، مربیانی از اروپا و آمریکا عهده دار آموزش کادر اداری و ارتش نوین ژاپن شدند . به یمن این ارتش ، شوگون های خودمختار یک به يک مغلوب قدرت مرکزی گشته و بعد از قرن ها قدرت واحدی از طریق یک دولت مدرن بر کشور حکومت کرد . صنایع جدید و خط آهن احداث و نظام طبقاتی شوگونی به همراه سلطه طلبی های سامورایی ها با خون و آهن سرکوب شد . ژاپن تنها نیم قرن پس از آغاز اصلاحات ، توانست در جنگی تمام عیار روسیه ی تزاری را در هم کوبیده و قدرت بلامنازع شرق دور گردد . قدرتی که امروز دومین اقتصاد بزرگ جهان است !
همزمان با عصر میجی ، در ایران میرزا تقی خان امیرکبیر با اعزام دانشجو ، استخدام مربیان خارجی و نوسازی ساختار اداری و نظامی کشور تلاش کرد ایران را از تاریکی ضعف به روشنایی قدرت وارد سازد . در هر دوکشور قبل از آغاز اصلاحات ، ساختار فئودالی و سنت سالاری وجود داشت . هر دو کشور شروع اصلاحات را مدیون ضربه نظامی بودند که غرور ملی شان را جریحه دار کرد : ایرانیان آن سوی ارس را به روس ها واگذاردند و ژاپنی ها سرزمین مقدس شان را توسط آمریکایی ها گشوده دیدند . در هر دو کشور شاهان حاکم هم سن و سال و تحت نظارت وزیر نخبه ی خواهان اصلاحات بودند . نوسازی ژاپنی به تویوتا و سونی ختم شد ، اصلاحات ایرانی به کهریزك و اوین. عمر نوگرایی امیرکبیر فقط سه سال بود و عمر اصلاحات میجی بیش از نیم قرن . چرا ؟ چه بلایی سر ما آمد ؟ چه تفاوت هایی به رغم این شباهت ها سرنوشتی تا بدین پایه متفاوت را برای دو ملت رقم زد ؟
پاسخ ساده شاید اشاره به نقش استبداد و استعمار در ایران باشد . مثل همیشه می توانیم بگوییم لعنت بر قجر بی خاصیت ، امان از مکر انگلیس ...می شود مثل همیشه پناه برد به دایی جان ناپل ئونیسم و از یاد برد که ژاپنی ها نیز در هنگام شروع اصلاحات خود امتیازات متعدد تجاری به قدرت های غربی واگذار کرده بودند و همچنین حکومت میجی در استبداد تنه به تنه ی همتای ناصری خود در دارالخلافه تهران می زد . می شود از توط ئهی مهدعلیا و درباریان علیه اصلاحات امیرکبیر سخن گفت و اشاره به تمام دسیسه های شوگون های صاحب قدرت علیه نوسازی میجی در ژاپن نکرد . می شود بار مسوولیت شکست آنچه که حالا ما هستیم را بر دوش سنت گرایی گذاشت و عمدا قیام مسلحانه ی سامورایی های حافظ سنت علیه اصلاحات میجی را نادیده گرفت اما این پاسخ های ساده ، مثل همه ی این سال ها باز ما را گمراه می کند چون جواب ما نیست . چه مسا ئلی باعث شدند ژاپن میجی آفتاب تابان جهان باشد و ایران ناصری بعد از یک قرن و نیم همچنان به دنبال قانون و عدالتخانه ؟
پاسخ به این سوال مشارکت جدی تک تک خوانندگان این نوشته را می طلبد . شما چطور فکر می کنید ؟ کجای این نقشه گم شده ایم که ژاپنی ها راه را جستند و ما درجا زدیم ؟ ما چگونه ما شديم ؟
_____________________________________
منابع
کریم خان زند و زمان او -نوشته پرویز رجبی
تاریخ ایران باستان -دکتر محمد جواد مشکور
تاریخ ایران زمین -دکتر محمد جواد مشکور
دو قرن سکوت -دکتر عبدالحسین زرین کوب
ما چگونه ما شدیم -صادق زیبا کلام
تاریخ تحولات اجتماعی ایران -مرتضی راوندی
سیاست و اقتصاد عصر صفوی -دکتر باستانی پاریزی
از اسطوره تا تاریخ -دکتر مهرداد بهار
شاه عباس کبیر -نصرالله فلسفي
اصلاحات ژاپنی ، حسرت ایرانی
اميرحسين كاميار ، روزنامه نيم نما
No comments:
Post a Comment