امروزه اغلب مردم جهان شعر ژاپن را با هايكو ميشناسند. هايكو شعري است 17 هجايي كه در سه سطر نوشته ميشود، سطر اول و سوم هركدام پنج هجا و سطر دوم هفت هجا دارند. هايكو نه وزن دارد و نه قافيه و آرايههاي كلامي در آن به ندرت به كار ميرود. حدود دو هزار سال پيش هايكو جزوي از يك فرم شعري 31 هجايي به نام تانكا بود كه از دو بخش تشكيل ميشد و معمولا آن را شاعران به شيوه پرسش و پاسخ ميسرودند. بخش نخست تانكا 17 هجا دارد و بخش دوم آن 14 هجا. تانكا به معني شعر كوتاه است و در مقابل آن چوكا قرار دارد كه به معني شعر بلند است. با اينكه در ژاپن به غير از تانكا و چوكا چندين فرم شعري ديگر هم وجود دارد، شعرهاي كوتاه محبوبيتشان بيش از بقيه است. در قرن شانزدهم ميلادي به تدريج بخش 17 هجايي تانكا مستقل شد و آن را هاكايي يا هايكو ناميدند.
هايكو در ابتدا محتوايي طنزآميز داشت و به تدريج بر اثر در آميختن با فلسفه ذن اعماق و جوانب آن گسترش يافت. ايجاز و سادگي و در عين حال عمق هايكو و هنر تصويري بديع آن علاوه بر آنكه در چهار قرن گذشته شاعران زيادي را در ژاپن به خود كشانده است، در دوره معاصر در خارج از ژاپن هم با استقبال قشر كتابخوان و شاعران و هنرمندان مواجه شده است و علاوه بر ترجمه هايكوهاي ژاپني به اغلب زبانهاي دنيا، در سراسر جهان شاعراني پيدا شده اند كه به سرودن شعر به شيوه هايكوهاي ژاپني میپردازند. امروزه دوستداران و هايكوسرايان سراسر جهان داراي انجمنهاي خاص هايكو در سطح محلي و ملي و بين المللي هستند و با برگزاري همايشها و سمينارهاي دورهاي و يا از طريق سايتهاي اينترنتي به بحث و تبادل نظر در مورد هايكو و تاريخچه و ابعاد هنري آن ميپردازند.
در تاريخ ادبيات ژاپن چهار هايكوسرا بيش از ديگران نام برآوردهاند: باشو، بوسون، ايسا، شيكي. اين چهار شاعر صاحب سبك، در خارج از ژاپن نيز چهرههايي شناخته شدهاند و بعضي از پژوهشگران و شرقشناسان اختصاصاً در مورد هنر شاعري آنها تحقيق ميكنند.
ماتسوئو باشو (1644 ـ 1694 م) بزرگترين و نامآورترين شاعر هايكوسراي ژاپني محسوب ميشود. وي تا 41 سالگي بيشتر به سرودن اشعار هزلآميز گرايش داشت و در دهه آخر عمرش بود كه مكتب باشو را در هايكو بنيان نهاد و شاگردان متعددي تربيت كرد كه از ميان آنها ده شاعر كه به ده شاگرد باشو مشهور شدند در اشاعه ويژگيهاي شعري او كوشيدند. پيش از باشو كار هايكوسرايان بازي با كلمات بود و همين امر باشو را بر آن داشت كه در اعتلاي هايكو بكوشد. معروفترين شعر باشو هايكو بركه كهن است كه سرآغاز حركت انقلابي او در فرم هايكو بود و در تفسير آن مقالههاي متعددي منتشر شده است و بعضي معتقدند اين هايكو چكيده و لب لباب فلسفه ذن است:
بركه كهن
جهيدن غوكي
آواي آب.
پس از باشو شاعري كه در حد و اندازههاي او باشد ظهور نكرد و هايكو براي مدتي در محاق افتاد و حتي بعضي از شاگردان باشو به گفتن سن ريو كه فرمي است شبيه هايكو و 17 هجا دارد توجه نشان دادند. در سن ريو از ژرفاي هايكو خبري نيست و شاعر بيشتر در كار طعن و ريشخند عواطف و محدوديتهاي انساني است. چند دهه بعد از مرگ باشو، يوسا بوسون (1716 ـ 1783 م) وارد عرصه شعر ژاپن شد و سبك جديدي را در هايكو پايه گذاشت. بوسون نقاشي چيرهدست بود و هايكوهايش داراي ظرافت نايابي است و عشق به طبيعت در او از باشو نيز نيرومندتر است. اين هايكو از اوست:
سنجاقكها
و رنگ ديوارها؛
زادگاهم چه عزيز است!
كوباياشي ايسا (1764 ـ 1827 م) شاعر تهيدست و نامرادي بود كه تا مدتها به سبك باشو و بوسون شعر ميگفت ولي در چهل سالگي به كمال شعري خود دست يافت. وي زبان محاوره و لهجههاي مختلف را در هايكوهايش بهكار گرفت. ايسا چيزهاي كوچك و بي ارزش را دوست ميداشت و آنها را عميقاً درك ميكرد و به چيزهايي كه احترامي بر نميانگيختند عشق ميورزيد. ميتوان گفت كه بيشتر هايكوهاي ايسا درباره حلزونها و قورباغهها و پروانهها و كرمهاي شبتاب و پشهها و مگسها و زنجرهها و سنجاقكهاست. از جمله اين هايكوي او:
از براي من
فاخته ميخواند، و كوه
به نوبت.
ماساوكا شيكي (1867 ـ 1902 م) كسي بود كه هايكو را در دوره جديد احيا كرد و اين فرم كهنسال را كه پس از بوسون و ايسا به سراشيبي افتاده بود نجات داد. شيكي هم هايكو ميسرود و هم تانكا و در سال 1899 مجله فاخته را بنيان نهاد كه از مجلههاي معتبر شعر ژاپن بهشمار ميرود. وي منتقد خوبي بود و نقد معروفي بر هايكوي ”بركه كهن“ باشو نوشت. از اوست:
در تاريكي جنگل
دانه توتي فرو ميافتد:
صداي آب.
ترجمه هايكو كاري سهل و ممتنع است. سهل از اين جهت كه سادگي شعرها و به تعبير شاملو عرياني آنها در گام نخست هر مترجمي را به وسوسه مياندازد كه دست به كار ترجمه شود و ممتنع از آن رو كه كمتر مترجمي است كه بتواند از عهده ايجاز هايكو برآيد و گرفتار درازگويي نشود. مانفرد هاوسمان مترجم آلماني معتقد است كه هيچ زباني غير از زبان ژاپني توانايي آن را ندارد كه در هفده هجا همان حرفي را بزند كه شاعر ژاپني در قالب هايكو بيان ميكند.
در ايران ترجمه هايكوهاي
ژاپني با واسطه و بيشتر از روي ترجمههاي انگليسي و آلماني آنها صورت گرفته است. بر بنده روشن نيست كه اولين بار چه كسي به ترجمه شعرهاي ژاپني پرداخت. تا آنجا كه ميدانم در اوايل دهه چهل حسن فياد ترجمه چند شعر كوتاه ژاپني را در مجله آرش انتشار داد. و از آن پس نيز ترجمههاي پراكندهاي در مجلات ادبي به چاپ رسيد و به تدريج خوانندگان ايراني با شكل بديع و غناي تصويري و معنوي شعر ژاپن آشنا شدند. سهراب سپهري و احمد شاملو از جمله كساني بودند كه دريچهاي از هايكوهاي ژاپني بر روي قشر كتابخوان ايراني باز كردند. سپهري چند هايكو را با ترجمهاي موزون عرضه كرد و شاملو با همكاري حسن فياد 12 شعر كوتاه ژاپني را با عنوان ترانههاي سرزمين آفتاب ترجمه و در سال 1352 در كتاب همچون كوچهاي بي انتها به چاپ رساند. همو يك دهه بعد با كمك ع. پاشايي كه متخصص هنر و فلسفه شرق است كتاب مفصل هايكو را با توضيحات روشنگر منتشر ساخت و امكان شناخت نسبتاً جامع خواننده فارسي زبان را از اين نوع شعر فراهم آورد. كتاب هايكو مقدمه مفصلي در شناخت هايكو و ذن دارد. شاملو و پاشايی همچنين به معرفي مهمترين شاعران هايكوسراي ژاپني تا دوره اخير پرداختهاند و در كنار گزيدههاي زيبايي كه از بهترين هايكوها فراهم آوردهاند تفسير و تشريح هايكوها و زمينههاي ذهني و عيني آفرينش آنها را نيز باز نمودهاند. در ترجمه هايكوها غلبه زبان شعري شاملو آشكار است و اين شايد از نمونههاي قابل توجه ترجمه شعر در زبان فارسي باشد. شاملو در مقدمه كتاب يادآور شده كه مترجمان نتوانستهاند به كلام و زبان بي توجه بمانند. چرا كه خواننده فارسي زبان در هر صورت از طريق برداشتها و معيارهاي سنتي خويش با شعر برخورد ميكند.در فاصله چاپ اين دو كتاب، كتاب ديگري به نام انديشه و احساس در شعر معاصر ژاپن به قلم دكتر هاشم رجبزاده ترجمه و تاليف شد كه داراي مقدمهاي سودمند در شناخت شعر معاصر ژاپن است. هاشم رجبزاده در سال 1352 روانه ژاپن شد و تا امروز در آن كشور ساكن است و در 30 سال گذشته نقش ارزشمندي در معرفي فرهنگ و ادب ژاپن به ايرانيان و ادب و هنر ايرانيان به مردم ژاپن ايفا كرده است. كتاب شعر معاصر ژاپن اولين اثر او در اين زمينه است و در آن 156 شعر از 87 شاعر دوره معاصر ژاپني ترجمه و نقل شده است. حُسن اين كتاب برخورد مستقيم و بيواسطه با شعر ژاپن بوده است و مترجم توانسته است ضمن مؤانست با فرهنگ ژاپن تصوير زنده و پويايي از شعر امروز اين كشور به دست دهد.
شاملو بعد از كتاب هايكو به سوداهاي ديگر خويش پرداخت. اما همكار او يعني ع. پاشايي باز هم سري به گنجينه شعر ژاپن زد و كتاب صد هايكوي مشهور را در سال 1369 منتشر كرد. اين كتاب ترجمهاي است از منتخباتي كه دانيل سي. بيوكانن از ميان هايكوهاي معروف ژاپني فراهم آورده و آنها را بر اساس چهار فصل سال تقسيم كرده و همراه با متن اصلي شعرها و تفسيرهاي كوتاهي بر آنها در سال 1976منتشر ساخته است. در مقدمه او بر كتاب آمده است كه در هايكو هميشه ارجاع و اشارهاي به فصل هست، از اين دست كه «ماه سرد» اشاره به زمستان دارد و شكوفههاي گيلاس اشاره به بهار و «كرمكان شبتاب» اشاره به تابستان و برگهاي افرا به پاييز. چند سال بعد پاشايي ضمن حفظ چارچوب كتاب بيوكانن ترجمه تازهاي از هايكوهاي ژاپني از زبان ژاپني عرضه كرد كه يكسره با متن پيشين متفاوت است. در اين برگردان، وي از مساعدت كيميه مائهدا ايرانشناس ژاپني برخورداري يافت و حاصل كار او كتابي دست اول و خواندني است. اين كتاب در سال 1381 با عنوان لاك پوك زنجره انتشار يافت.
كتاب بيوكانن در دست دو مترجم ديگر خانم مهوش شاهق و شهلا سهيل, يك بار ديگر هم در سال 1373 به بازار كتاب ايران عرضه شد با عنوان هايكو در چهار فصل. ترجمههاي ديگرگون اين دو مترجم امكان مقايسه و در نتيجه درك بهتر هايكو را براي خواننده ايراني فراهم ميآورد.
آواي جهيدن غوك كوشش ديگري است در شناسايي شعر ژاپني كه به همت زويا پيرزاد داستاننويس از زبان انگليسي به فارسي ترجمه و در سال 1371 منتشر شده است. در اين كتاب مترجم نمونههايي از هايكو، تانكا، و سن ريو از حدود 85 شاعر ژاپني انتخاب و ترجمه كرده است. وي در مورد هر شاعر توضيحات مختصري در حد چند سطر داده است.
خانم ناهوكو تاوارتاني، مترجم ژاپني ديگري است كه در معرفي شعر ژاپن به ايرانيان نقش داشته است. وي كه داراي مدرك فوق ليسانس تاريخ و ادبيات ژاپن است پس از ده سال اقامت در ايران كتاب شعراي بزرگ معاصر ژاپن را در سال 1377 به چاپ سپرد. در اين كتاب شعرهاي ژاپني پس از عصر مي جي را كه در قالب غير سنتي سروده شدهاند معرفي و يك يا دو شعر آنها ترجمه شده است. در كنار بعضي شعرها متن اصلي شعر و آوانگار لاتين آنها نيز قيد شده كه به كار دانشجويان زبان و ادبيات ژاپني ميآيد.
حميد زرگر باشي در سال 1380 دو كتاب شعر ژاپني را از زبان آلماني به فارسي برگرداند. نخست كتاب عشق، مرگ و شبهاي مهتابي را كه شامل 150 شعر كوتاه از شاعران مختلف است و ديگر كتاب گيسوي رها را كه برگردان 154 شعر كوتاه از تويوتاما تسونو شاعره معاصر ژاپني است. كتاب نخست مقدمه كوتاهي به قلم مانفرد هاوسمان مترجم آلماني اين دو مجموعه دارد درشناخت شعر ژاپن و شيوه ترجمه آنها.
ترجمه ديگري از شعرهاي ژاپني به قلم علي عبدالهي در سال 1381 روانه بازار نشر شد با عنوان شكوفههاي آلو بُن كه دربردارنده آثار معتبر شعر امروز ژاپن است و از زبان آلماني به فارسي برگردانده شده است. گردآورنده كتاب گونتر دبون ژاپنشناس برجسته آلماني است.
احمد پوري مترجم فارسي كه در اين سالها در ترجمه اشعار شعراي بزرگ جهان از قبيل ناظم حكمت و نزار قباني و يانيس ريتسوس و پابلو نرودا اهتمام بليغي داشته است، كتاب كوچكي نيز از اشعار ميچو مادو شاعر معاصر ژاپني با عنوان خواب پروانهها فراهم آورده كه در سال 1380 به چاپ رسيده است. ميچو مادو براي كودكان شعر ميگويد و كتاب شعرش در سال 1994 برنده جايزه هانس اندرسن شد. خواب پروانهها دربردارنده 17 شعر او براي كودكان است و خواننده را با نمونه شعر كودكان در ژاپن آشنا ميكند.
ارزيابي اينكه توفيق مترجمان در برگردان شعرهاي ژاپني به فارسي در چه حد و پايهاي بوده است از صلاحيت بنده و موضوع اين نوشته خارج است. چيزي كه بايد بدان اشاره كنم تأثير ترجمه اشعار ژاپني بويژه هايكو و ساير شعرهاي كوتاه ژاپني بر شعر امروز ماست. تا قبل از ترجمه و نشر كتابهايي مثل هايكو ، شعر كوتاه به عنوان شاخهاي رسمي از شعر امروز ايران كمتر مطرح بود و جز محمد زهري شاعري را نميشناسم يا نديدهام كه به استقلال كتابي در شعرهاي كوتاه پرداخته باشد. اما بعد از انقلاب و با نشر و رواج شعرهاي ژاپني در محيطها و محافل ادبي، شعر كوتاه به عنوان يك شاخه مستقل از شعر امروز مطرح و شناخته شد و تا امروز چندين مجموعه شعر كوتاه پديد آمده است. شعرهاي كوتاه منصور اوجي، بيژن جلالي، رضا مقصدي، اسماعيل رها، عمران صلاحي، علي بداغي، حسين صفاري دوست، حسين پيرتاج، علي محمد حق شناس، صادق رحماني، قدسي قاضي نوري، منوچهر فيلي، مسعود احمدي و يدالله رؤيايي و نامهاي ديگري كه اكنون در ذهنم نيست بررسي اين جريان ادبي را در شعر معاصر ضروری ميكند. اگر چه در شعرهاي اينان كمتر ردپايي از هايكوهاي ژاپني ديده ميشود (از لحاظ فضا و تصوير) ولي تجربههايي نيز در سرودن شعرهاي كوتاه به سبك و شيوه هايكو در كارهاي عباس كيارستمي و كاوه گوهرين ديده ميشود. همچنين نبايد از تأثير ميراث شعر كهن فارسي مثل رباعيات و دوبيتيها و قطعات كوتاه انوري و سنايي و ابن يمين در شعر امروز غافل شد.
براي اينكه از بحث هايكو دور نيفتيم و اين نوشته را به ساماني رسانيم، نمونهای مقايسهای از ترجمههاي فارسي هايكوهاي ژاپني از مترجمان مختلف ارائه ميشود.
1) باشو
بر بركه كهن
غوكي ناگاه فرو ميجهد
صداي آب.
ترجمه پاشايي
درون بركه كهن
غوكي به ناگهان ميجهد
آواي آب.
ترجمه شاهق و سهيل
بركهيي كهن
آواي جهيدن غوكي در آب.
ترجمه پيرزاد
بركهاي باستاني
صدايي كوتاه
از پرش قورباغهاي.
ترجمه زرگرباشي
بركه كهن، آه!
جهيدن غوكي ـ
آواي آب.
ترجمه شاملو و پاشايي
آبگيري ديرينهسال
غوكي بدان جهيد
صداي آب.
ترجمه پاشايي و مائه دا
2) موريتاكه
گلبرگ به خاك افتاده
بر جست و به شاخه گل نشست
ها، اين پروانه بود!
ترجمه شاملو
گلبرگ فرو افتاده آيا
به شاخه خويش باز ميتواند جست؟
نه، پروانهاي بود آن.
ترجمه شاملو و پاشايي
گل افتاده ، به شاخه
ديدم كه باز ميگردد
پروانه است.
ترجمه پاشايي و مائه دا
گلي به زمين افتاده
به شاخه بازگشت:
وه، يك پروانه!
ترجمه پيرزاد
اين آيا برگ فرو افتادهاي است
كه بر شاخه تاب ميخورد؟
آه نه ... پروانهاي بود.
ترجمه زرگرباشي
شكوفه افتاده
به شاخه باز ميگردد
بنگر، پروانهاي.
ترجمه شاهق و سهيل
شكوفه افتاده
به شاخه باز ميگردد
نگاه كن، پروانهاي!
ترجمه پاشايي
برگي از شاخه فتاد
باز برجست و نشست
آه, اين شاپره بود.
ترجمه سهراب سپهري
3) چييو جو
آه، نيلوفر صحرايي!
دلو به دام افتاده است
من در پي آب بودم.
ترجمه شاملو و پاشايي
نيلوفر صحرايي
دلو چاه مرا اسير كرده است
براي آب به جاي ديگر خواهم رفت.
ترجمه پاشايي
نيلوفر صبحگاهي
دلو را گرفته است:
آب خواستن از ديگري.
ترجمه پاشايي و مائه دا
نيلوفر پيچ
دلوم را اسير كرده
گدايي آب خواهم كرد.
ترجمه شاهق و سهيل
نيلوفري به گل نشسته
بر گرد دلو چاه من پيچيد
آب از خانه همسايه ميكشم.
ترجمه زرگرباشي
بايد به گدايی آب بروم
نور صبح
چشمهام را تسخير کرده است.
ترجمه رشيد کرباسی
برگرفته از
http://suzume.blogfa.com/post-10.aspx
No comments:
Post a Comment