شهردار تهران در خصوص احداث مونوريل در تهران گفت: با بازديدي كه در سفر خود از شبكه منوريل ژاپن و استراليا داشتم،
مصممتر شدم كه منوريل حتماً جزء سيستمهاي حمل و نقل عمومي نيست
خانم ها و آقایان سلام.
برگزاری مراسم فرهنگ و فرش ایران به مناسبت هشتادمین سالگرد ایجاد روابط سیاسی ایران و ژاپن را شادباش می گویم و صمیمانه سپاسگزارم که این جانب را به مراسمی با این شکوه و عظمت دعوت فرمودید.
فرش ایران یکی از مهم ترین کالاهای صادراتی ایران به ژاپن به شمار می آید. فرش ایرانی که با زحمت زیادی بافته می شود و از زاویه های گوناگون رنگ آن متحول دیده می شود ، بسیار عرفانی است و قلب بسیاری از مردم ژاپن را به سوی خود جذب کرده است.
هم چنین گذشته از زیبایی طراحی فرش ایرانی ، گفته می شود که فرش ایرانی رطوبت را به خود نمی گیرد که با اتاقهای سنتی ژاپنی نیز سازگار است.
این جانب به مناسبتهای گوناگونه به ایران سفر کرده ام و از روی علاقه و اشتیاقی که به سنت و فرهنگ ارزشمند این کشور داشته ام چند بار به کارگاههای فرش بافی سر زدم.
یکایک فرش هایی که بافندگان برجسته ایرانی با عشق و علاقه زیادی بافته اند ، ویژگیها و زیباییهای ویژه خود را داشته و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. این جانب در خانه خود نیز یک فرش زیبای ایرانی دارم که البته چندان بزرگ نیست.
شنیده ام که در این نمایشگاه یک سری فرش های بی مانند و دارای ارزش های تاریخی به نمایش گذاشته شده است. بسیار خرسندم که برای ژاپنی ها فرصت مغتنمی فراهم شده است تا با فرهنگ کهن و گوهر تاریخ طولانی و شور و شوق مردم ایران از نزدیک آشنا بشویم.
سازمان جترو در سال 2006 میلادی با همتای خود ، سازمان گسترش بازرگانی ایران یادداشت تفاهمی مبنی بر همکاری در گسترش بازرگانی دو کشور امضا کرد و از گسترش صدور کالاهای ایرانی به ژاپن پشتیبانی می کند.
امیدوارم برگزاری این نمایشگاه باعث گردد تا نه فقط از بعد اقتصادی بلکه از دیدگاه فرهنگی نیز مبالات دو ملت بزرگ ایران و ژاپن گسترش یابد و شاهد نزدیکی هر چه بیشتر دو کشور باشیم.
دکتر "عبدالرحيم گواهي" عضو شوراي سياست گذاري اديان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در اين نشست ضمن قدرداني از طرف ژاپني براي برگزاري اين نشست، گفت: اين مذاکرات براي ايران و ژاپن و آينده بسيار سودمند و سازنده خواهد بود.
به گفته گواهي، برگزاري و تداوم چنين نشستهايي ميان جمهوري اسلامي ايران و ژاپن مي تواند در آينده روابط فرهنگي دو کشور نيز نقش بسيار موثري به دنبال داشته باشد.
وي با بيان اين که بر اساس اسناد موجود در کتب ايران و ژاپن، اين دو کشور در غرب و شرق آسيا داراي دو تمدن بزرگ و باستاني هستند، افزود: هم اينک در موزههاي نارا و موزه سلطنتي ژاپن اقلام فرهنگي قديمي ايران براي علاقه مندان به نمايش گذاشته شده است.
نامبرده اضافه کرد: ايران و ژاپن از نظر روابط ديرينه فرهنگي نيز در بسياري از داستانهاي مردمي و عاميانه خود ريشههاي مشترک دارند و معلوم است که از اين ديدگاه نيز دو کشور داراي نزديکي زيادي بوده اند.
وي گفت: به رغم آن که دو کشور راجع به سابقه تاريخي و تمدني يکديگر اطلاع دارند اما در مورد فرهنگ معاصر، ما فکر مي کنيم که فرهنگ معاصر ژاپن را از دوران ميجي و ژاپن قبل و بعد از جنگ مي شناسيم اما مطمئن نيستيم که فرهنگ معاصر ايران بخصوص پس از پيروزي انقلاب اسلامي در کشورمان که يک فرهنگ غني ديني شيعي است، در ژاپن بخوبي شناخته شده باشد و وظيفه ما شناساندن اين فرهنگ غني ايراني است.
سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در ژاپن در ادامه افزود: بعد از انقلاب اسلامي در ايران، بسياري از قدرتهاي غربي سعي کردند که اهداف اين انقلاب را براي جهانيان بد جلوه دهند و نگذارند که مردم دنيا بدانند که ايرانيان چه مي گويند، خواستار چه هستند و هدف ما از وقوع انقلاب در ايران چيست؟
گواهي افزود: انقلاب اسلامي در ايران با اين هدف صورت گرفت که ملت ما خواستار استقلال و آزادي بودند و تمايل داشتند که خود براي کشورشان تصميم بگيرند نه ديگران.
وي در ادامه از اعضاي سازمان شينتويي جينجا هونچو ژاپن براي سفر به ايران و ديدار از مراکز ديني و مذهبي کشورمان دعوت کرد که با استقبال طرف ژاپني روبرو شد.
" آکائو اينا" مدير بخش بين الملل سازمان جينجا هونچو در اين ديدار ضمن خيرمقدم به هيات ايراني به سابقه تاسيس اين سازمان مذهبي و جايگاه آن در ژاپن اشاره کرد و افزود: سازمان جينجا هونچو يک نهاد مذهبي ژاپني است که در چارچوب و در قالب قانون اساسي ژاپن فعاليت مي کند.
اينا، اضافه کرد: اين نهاد مذهبي حدود 80 هزار معبد شينتو جينجا را در 47 استان ژاپن تحت نظارت دارد و يکي از نقشهاي اين سازمان که داراي حدود 22 هزار روحاني شينتويي مي باشد، تربيت و آموزش اين روحانيون و تبليغ آموزههاي شينتو و اجراي مراسم مختلف مذهبي و ارتباط با مردم است.
در اين ديدار دکتر گواهي آخرين کتاب را که در خصوص شينتوئيزم است و در ايران به چاپ رسيده است، به کتابخانه سازمان جينجا هونچو اهدا کرد.
اعضاي سازمان جينجا هونچو ژاپن در اين نشست سووالاتي را در ارتباط با دين اسلام و مذهب شيعي از هيات ايراني مطرح کردند که اعضاي اين هيات متشکل از دکتر گواهي، دکتر رسول رسولي پور رييس مرکز گفت و گوي اديان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، دکتر عليمردي معاون دانشگاه اديان و حجت الاسلام والمسلمين "ابراهيم ساوادا" از روحانيون شيعي ژاپني به آنها پاسخ دادند.
نمای یونانی موزۀ شهر کوبه
در اثر زلزلۀ بزرگ هانشین در سال ۱۹۹۵ ترک هایی در ساختمان پدیدار شده و همچنین در بخشهایی از پی و طبقۀ تاسیسات آن نیز آبگونگی رخ داد ، لیکن به هیچ یک از اشیاء ارزنده و قیمتی داخل موزه آسیبی وارد نشد .پس از آن ،ترمیم و مقاوم سازی ساختمان طی مدت ۲ سال انجام شد.
از میان اشیاء مختلف تاریخی و مسائل متعدد مطرح در موزه ،بیشترین چیزی که در این بازدید توجهم را جلب کرد بحث تاریخچۀ بنادر اصلی ژاپن بود.
بحث درگاههای ورودی کشور ژاپن ،که کشوری است واقع در میانه اقیانوس و بدون ارتباط خاکی به دیگر کشورها، همواره برایم جالب بوده است .
در گذشته ها حکومتها و امپراطوران ژاپن نسبت به ورود " خارجی ها " به شدت حساسیت داشته اند . یکی از شواهد این مدّعا وجود یک خط جداگانه ( کاتاگانا ) جهت نوشتن اسامی و کلمات خارجی است.این خط حدود هشتصد سال عمر دارد. هیچ کلمه انگلیسی ، فرانسوی و ... با خط اصلی ژاپنی ( هیراگانا ) نوشته نمی شود .
امّا از ۱۸۶۸ میلادی ( در دوره امپراطوری می جی Meiji) قوانین عوض شده و تقابل یا بهتر بگوئیم تعامل فرهنگی با اروپائیها و آمریکائیها آغاز می شود ،تعبیر استفاده شده درموزه در خصوص این مقطع زمانی" Times of Civilization and Enlightenment"بود. تعبیر دقیق تر و آشنای خودمان را بکار بریم :از ۱۸۶۸ آغاز غرب زدگی در ژاپن است.(۱)
تا پیش از این تاریخ بنادر اصلی ژاپن عبارت بودند از : یوکوهاما ، کاناگاوا ، ناگاساکی و نیگاتا .لیکن بندرکوبه به منظور آغاز ارتباط جدّی با کشورهای هلند ، روسیه ، انگلیس ، فرانسه و آمریکا گشوده می شود.در واقع بندر کوبه به عنوان دروازه ورود تـُُجّار و صنعتگران این کشورها انتخاب می شود.
تغییرات ظاهری در نحوه زندگی ( با نمونه هایی همچون بکارگیری مبلمان غربی در برخی منازل ، تغییر آرایش موها به سبک خانمهای اروپایی ، تغییر لباس از کیمونو به لباس غربی ) و تغییرات اساسی در صنعت (مانند شروع صنعت چاپ ، کشتی سازی و ...) از این زمان شروع می شود. آغاز صنعتی شدن ژاپن پس از جنگ دوم جهانی یا حدود آن نبوده ، بلکه این مهم حدوداٌ ۷۴ سال پیش از جنگ دوم و پس از ورود و با الهام گیری از کشورهای صنعتی بوده است.(۲)( برای مثال تاریخ تأسیس شرکت توشیبا که هم اکنون ۱۷۲۰۰۰ پرسنل دارد ،به سال ۱۸۷۵ بر می گردد.)
در واقع طبقۀ دوم موزه، داستان جالب غربی شدن کشور کشاورزی ژاپن ( یا به تعبیر استفاده شده در موزه :مدرنیزه شدن Modernization یا Westernization ) با روایتی کاملاً مستند است.
بدین منظور در 1۸۶۸ حکومت ژاپن که تاپیش از آن نسبت به رفت و آمد خارجی ها حساسیت داشته (۳) ، دیدگاه خود را عوض کرده و بنادر را به رفت و آمد آزاد اروپائیان می گشاید. در این میان بندر کوبه یکی از مهمترین درگاههای ورود به ژاپن می شود.
در ۱۸۹۷ ( یعنی در فاصله حدود سی سال ) نزدیک به ۳۵۰ خانوار اروپایی در کوبه ساکن شده و زندگی می کرده اند ! بدین جهت یک مهندس انگلیسی به نام هارت (S.W.Hart) یک شهرک مخصوص زندگی ساکنین اروپایی طراحی می کند. این شهرک یکی از نمونه های "طراحی شهری اروپایی " قرن ۱۹ محسوب می شود.(۴)
بخش دیگری از موزه شامل نقشه های تهیه شده از کشورهای مختلف دنیا و مسیرهای دریانوردی طی قرون۱۷، ۱۸ و ۱۹ میلادی به نمایش گذاشته شده است.مثلا یک نقشۀ کامل از جهان مربوط به قرن ۱۷ که تقریبا قارّه ها و کشورها را درست کشیده است. از این دست نقشه ها زیاد است . نقشه هایی که تهیه آنها با توجه به عدم وجود فن آوریهای پیشرفته امروزی - همچون عکس هوایی - کار دشواری بوده است .
زمانی که به نقشه ها نگاه می کنم و در ذهن تاریخچۀ ورود اروپایی ها به ژاپن را مرور می کنم احساسی از حسرت ، تمام وجودم را می گیرد .حسرتی که نمی توان آن را نادیده گرفت.حسرتی عمیق.
امّا این احساس حسرت، ناشی از مقایسه ذهنی با خواب زمستانی مردم و پادشاهان قاجاری ایران در آن عصر نیست. با خود می اندیشم از حدود دویست سال پیش نگاه توسعه در کشورهای مختلف بدانجا رسید که پس ازساخت و پرداخت و توسعه کشورشان ، فکر و طمع حضور در کشورهای دیگر در اندیشه حاکمان رسوخ کرد. این "فکر" باعث شد تا سوار کشتی شدند و از انگلیس به هند، برمه ، سيلان وقسمتهايى از چين (در آسیا) ، مصر، سودان ، اوگاندا، سومالى ، گـابـيـلر،سـيـرآلئون ، سـاحـل طـلا ونـيـجـريـه (در آفـريـقـا) بروند. از فرانسه به مراکش ، الجزایر ، تونس ،سومالی ، ماداگاسکار(در آفریقا )و هائیتی (در آمریکا) بروند. از اسپانیا به فیلیپین ، پرو و گینه بروند. در این کشورها با مردم و حاکمان ارتباط برقرار کنند و منافع کشور خود را جستجو کنند... (مثلا داستان سفرهای هلندی ها در قرن ۱۷شنیدنی است :یک مستعمره در انتهای جنوبی آفریقا ـ دماغه امید نیک ـ تاسیس شده بود که به عنوان قرارگاه تامین آذوقه برای کشتیهای در حال رفت و آمد به جزایر ادویه فعالیت می کرد. کمپانی "هند غربی هلند" به تجارت شکر و برده در "دریای کارائیب" و ساحل آمریکای جنوبی پرداخت. در آمریکای شمالی، هلندیها مراکز تجاری متعددی را در طول "رودخانه هودسون" برپا نمودند و مستعمره هلند نو را در حد فاصل "ویرجینیا" و انگلستان نو تاسیس کردند. سودهای به دست آمده توسط بازرگانان هلندی، مبالغ هنگفتی پول برای هلند فراهم نمود. این سرمایه ها در بانکهایی سرمایه گذاری می شد که آن را به کشورهای دیگر قرض می دادند و از این راه منافع بیشتری را عاید هلندی ها کردند) (۵)
براستی عجب دست به کشتی خوبی داشته اند این جماعت کشورهای اروپائی!!
امّا حال پس از گذشت اینهمه سال و اینهمه فراز و نشیب در تاریخ توسعه ( اسم دیگرش تاریخ استعمار - اسم دیگرش تاریخ آقایی و بزرگی نمودن به تعبیر خودشان ) هنوز که هنوز است منتهای آمال فارغ التحصیلان دانشگاههای کشور ما اشتغال به کار در یک کار بی دردسر و پردرآمد و خوش و بی مصیبت (به تعبیر دوستان خودمانی!) در تهران یا "حداکثر" شیراز ، اصفهان ، مشهد و تبریز است .یک درآمد ماهی یک ، یک و نیم میلیون تومان و خاطر جمع و همه چیز خوب و عالی. رفتن به بوشهر ، عسلویه ، ایذه ، بلوچستان را نامش را گذاشته ایم "کار در مناطق محروم " . دو استان مجاور محل سکونت خودمان را اسم گذاشته ایم کار در مناطق محروم ! به مجرّد رفتن برای کار به این نقاط ، اضطراب و اضطرار و استرس و غصّه تمام وجود مادر و پدر و همه بستگان و عزیزان را باید فراگرفته ، حسرت و تاسف از نابود شدن تمام استعدادهای فرزند برومند آب و خاک، با ما همراه شود.
تفکر توسعه و ثروت اندوزی ( یا هر نام دیگر )، اروپایی را برآن می دارد که با کشتی قرن ۱۷ ،۱۸ و ۱۹ هزاران کیلومتر به کشورهای دیگر سفر کند و من امروز برایم قابل پذیرش نیست که برای کار به ایذه یا چابهار در کشور خودم بروم. لعنت بر این حس راحت طلبی و رفاه زدگی . نفرین بر این تفکر کوچک اندیش که حتی برای رفتن و آباد کردن استانهای کشورش بیم دارد . چه رسد به کشتی سوار شدن و به هزاران کیلومتر آن طرف تر کره زمین رفتن و بهره برای نسلهای آینده جستن.
کدام پزشک جوان ماست که طبابت در کردستان یا بلوچستان را به عنوان تجربه ای شیرین در زندگی خود نگاه کند؟یا فرصتی برای تجربه گونه ای دیگر از زندگی؟ کدام مهندس جوان ماست که از اشتغال در کارگاه راهسازی مسیر فیروزآباد- عسلویه به خود ببالد که دست اندر کار توسعه و ایجاد تمدنی جدید در قالب احداث یک شاهراه است ؟شاهراهی جهت اتصال خلیج فارس به مرکز کشور...
حاصل این تفکر عافیت طلبی + کوچک اندیشی می شود تمرکز نیروهای تحصیل کرده در شهرهای بزرگ و اشتغال به کارهایِ کم دردسر و پردرآمد همچون صنعت پیشرفتۀ بساز و بفروشی . همین تفکر ما را به خواندنِ بلافاصلۀ فوق لیسانس بعد از لیسانس و دکتری بعد از فوق لیسانس برانگیخته است : حرکت در حاشیۀ امن رفاه و راحتی .
امروز اگر جوانی از مرز و بوم ما برای کار در " نقاط محروم ! " بخواهد پس از غصّه خوردنهای بسیار خود و خانواده برود ، انتظار حقوق ماهی ۵ میلیون تومان دارد. یعنی درآمد یک استاد دانشگاه در کشور ژاپن.......
بگذریم .....
۱-بسیاری معتقدند که غربی شدن کشور ژاپن با غرب زدگی مورد نظر آل احمد متفاوت است .چرا که آل احمد غرب زدگی ایران را به سِن زدگی تشبیه می کند: " پوسته گندم سالم است اما از درون خورده شده است" ،لیکن غربی شدن ژاپن را با تغییرات در ظواهر و عدم تغییر کلیت محتوای فرهنگی همراه می دانند. در این تفکر، باور بر این است که ژاپني ها در طول تاريخ خود ، همواره استعداد عجيب خود را در جذب و تحليل ايده هاي خارجي و تطابق دادن فنون خارجي با رسوم داخلي نمايان كرده اند .امروزه ژاپن به صورت محل تقاطع قديم و جديد و شرق و غرب درآمده و اين دو فرهنگ با هماهنگي بي نظيري در كنار يكديگر قرار گرفته اند .
۲-تاریخ ایران را ورق می زنیم. در همین بازۀ زمانی ایران یکی از دردناک ترین امتیازات داده شده به کشورهای اروپایی و شگفت ترین اتفاقات تلخ را در تاریخ خود دارد. امتیاز رویترزدر سال ۱۸۶۸ میلادی توسط ناصرالدین شاه قاجار به موسس آژانس خبری رویترز ، "بارون جولیس دو رویترز" داده شد. انعقاد این قرارداد با تلاشهای «دراموند ولف »سفیر کبیر بریتانیا در ایران و امین السلطان صدراعظم وقت ناصرالدین شاه صورت گرفت.براساس این توافق اختیار اکثریت منابع طبیعی ایران به رویترز اعطا شد.امین السلطان پس از عزل امیرکبیر ،زعامت صدراعظمی ملک را به عهده گرفته بود! آری ،محدوده زمانی مورد اشاره در متن فوق مقارن با محدوده زمانی قتل امیرکبیر و صدارت افراد خیانت پیشه ای چون محمدخان نوری و امین السلطان بوده است.تاریخ ایران در این محدوده زمانی تلخ است . معاهده پاریس و واگذاری هرات نیز نمونۀ دیگری از این معاهدات است که در همین حدود زمانی به دلیل شدت تاثیر اروپا بر دربار و رجال سیاسی ایران توسط محمدخان نوری رقم می خورد.ناصرالدین شاه معروف به «سلطان صاحبقران» و «شاه شهید» است .دریغ.
۳- به عنوان مثال طی سالهای ۱۶۳۳ تا ۱۶۳۹ فرمان "رسمی" از طرف امپراطور مبنی بر ممنوعیت تجارت با خارجیان وحود داشته است.یکی از امپراطوران قرن ۱۷ به نام تاکوگاما نیز برخی از این محدودیت ها را بیشتر می نماید.
۴- البته تاریخ مذکور ، تاریخ شروع تبادل " جدّی" فرهنگی با غرب است چرا که تا پیش از این نیز ارتباط فرهنگی وجود داشته ، لیکن جدی و فراگیر نبوده است . به عنوان مثال کشیشFrancis Xavier اولین کشیش مسیحی است که از ۱۵۰۶ تا ۱۵۵۲ به تبلیغ مسیحیت در ژاپن مشغول بوده است .
۵- جالب اینکه حالا همین بی بی سی هردفعه در گزارش های خبری- تحلیلی اش می گوید: شرکتهای ایرانی را چه کار که می روند در ونزوئلا کار می کنند ؟ ایران کجا ونزوئلا کجا؟!! واقعا سرمایه گذاریهای ایران در ونزوئلا عجیب است!! (گزارش هفته گذشته برنامه ۶۰ دقیقه،شبکه فارسی بی بی سی)
برگرفته از
http://siavashon.ir/eslamim/2739.html
日本語を母語としない書き手が同賞を受けるのは、中国籍の楊逸さんに続き2人目。賞金は50万円。楊さんは2007年に同賞を受賞、08年に芥川賞を受賞している。
「文学界」編集部によると、ネザマフィさんはテヘラン出身で、来日して9年余り。神戸大大学院工学研究科を経て、現在はシステムエンジニアとして大手電機メーカーに勤務している。大阪府在住。
受賞作は、イラン・イラク戦争下での学生同士の恋を描いた青春小説。
ネザマフィさんは日本語で書いた小説で、2006年留学生文学賞も受賞している。
در شب فرهنگي ايران و ژاپن خانم «فو.مي آ.به» دانشجوي زبان پارسي سال سوم دانشگاه مطالعات خارجي توكيو درباره خاطراتش از ايران گفت: «در زماني كه تخت جمشيد در ايران در اوج شكوه بود، ما ژاپنيها مانند انسانهاي نخستين زندگي ميكرديم»!
به خاطر اين كه وضعيت و جايگاه زبان فارسي در بين دانشجويان ژاپني بهتر نمايان شود عين گفتههاي شان در پي ميآيد
خانم «فو.مي آ.به» به خاطرات خود از ايران پرداخت و گفت: «من در دانشگاه مطالعات خارجي توكيو زبان فارسي را ميخوانم. نه فقط فرا گرفتن زبان فارسي ،بلكه تاريخ ايران را هم ميآموزم».
وي افزود: «من ميخواهم درباره زمينهاي كه خودم به آن علاقه فراواني دارم ، يعني تاريخ ايران صحبت كنم. در اين فرصت كوتاه ميخواهم مقايسهاي بين تاريخ ايران با تاريخ ژاپن داشته باشم. در ژاپن در حدود 2000 سال پيش ، اصلا دولتي وجود نداشت. د رايران چطور بود؟
2000 سال پيش ، 3000 سال پيش ، 5000 سال پيش هم در ژاپن دولتي وجود نداشت!!؟
در دبستانهاي ژاپن تماميدانش آموزان تاريخ جهان را فرا ميگيرند. البته تاريخ ايران را هم آموزش ميدهند. به ويژه فرهنگ عالي امپراتوري پارس و حتي زمان صفويه نيز مشهور است.
حالا درباره دو ميراث جهاني در ايران صحبت ميكنم.
الف – تخت جمشيد يكي از ميراث جهاني است. در حدود 2500 سال پيش آن ساخته شد و در آن جا مراسمهاي زيادي برگزار شده است. ستونهاي بلند و برجسته كاريهاي زيبا و پر معني باقي مانده است. آنها به ما نشان ميدهند كه استحكام و پهناوري و فرهنگ عالي امپراتوري پارس چقدر پر عزمت بوده است. مثلا برجسته كاري كه در آن سفيران كشورهاي مختلف مانند هند و لبنان و مصر ، سوغات كشور خود را به بارگاه امپراتور هديه ميكنند.
در زماني كه تخت جمشيد ساخته شد، ژاپن چگونه كشوري بود؟
هنوز دولت در آن تاسيس نشده بود و مردم زندگي نخستين داشتند! من در دانشگاه خواندن خط ميخي را آموختم و در تخت جمشيد فرمان داريوش بزرگ را خواندم. آن خيلي با وقار و عالي بود. من به ياد دارم كه وقتي به تخت جمشيد رفتم ، خيلي حيرت زده شدم. چون چشمان من آن آثار هنري 2000 سال پيش را ميديدند كه داريوش ميديد. چه احساس شگفت انگيزي!
ب – درباره اصفهان
اصفهان شهري است كه ژاپني ها هم آن را ميپسندند. اصفهان در تجارت جاده ابريشم شهر مهميبود. در قرن 16 ميلادي پايتخت صفويه شد و در آن زمان بود كه ساختمانها، هنرهاي زيبا ، صنايع دستي و اقتصاد ايران خيلي رونق گرفت. ميدان امام يكي از ميراث جهاني است . مردم ميگويند : «به راستي اصفهان نصف جهان است، اگر تبريز نباشد».
من غروب ميدان امام اصفهان را خيلي دوست دارم. نه فقط ميدان امام ، بلكه سي و سه پل نيز قشنگ و عالي است. به ويژه در شبها ، ساختمانهاي تاريخي قابل توجه زيادي در آن شهر وجود دارد.
تا به حال درباره 2 ميراث جهاني در ايران صحبت كردم. يكي از آنها تخت جمشيد كه مال قبل از ميلاد است و ديگري اصفهان كه مال قرن بعد از اسلام است. ميخواهم بگويم كه توانايي ايرانيان براي ساخت فرهنگ عالي در هر زمان هم قابل توجه است.
تخت جمشيد بر اساس فرهنگ زرتشتي است . اما اصفهان بر اساس فرهنگ اسلامياست.
يكي از ويژگيهاي مهم ديگر اين فرهنگ كهن ، وجود فرهنگها،آداب مختلفي است كه در آن مجتمع شده است. ايران كشوري كه پيشگام فرهنگ جهان بوده است. از ديدگاه قدمت تاريخ ،بسياري از كشورهاي جهان به آن نميرسد.
اما بايد دانست كه گذشتهها ، گذشته است. هيچ كس آينده را نميداند. پافشاري كردن بر روي گذشته ، جلوي پيشرفت فكر مردم را ميگيرد و با پيشرفت زمان همه چيز در حال دگرگوني است. اين يك حقيقت است كه گذشته وآينده به يكديگر متصل هستند.
انسان ميتواند دانش و تجربه گذشتگان را براي زندگي بهتر استفاده كند. اما پرسش اين جاست كه امروزه ايرانيان از دانش و تجربه گذشتگان خود ، چگونه استفاده ميكنند؟ و نيز با دانش و تجربه كشورهاي ديگر چگونه رو به رو ميشوند؟ و تاريخ را چگونه ميسازند؟
من تا آن جايي كه بتوانم سعي ميكنم تا تاريخ نوين ايران را از داخل و خارج و از تماميابعاد آن بررسي كنم.
گفتني است «فو.ميآ.به» دانشجوي سال سوم زبان و ادب پارسي در دانشگاه مطالعات خارجي توكيو است. وي تا كنون دو بار به ايران سفر كرده و سال گذشته وي نمايش «امام حسين (ع) و بي بي شهربانو» را نوشت و كارگرداني كرد. وي هم چنين نفر سوم مسابقات سخنراني به زبان فارسي براي دانشجويان ژاپني است. اين مسابقات چندي پيش در سفارت جمهوري اسلاميايران در توكيو برگزار شد.
در ادامه اين مراسم خانم «نا.تسو.مي كا.وا.با.تا» دانشجوي زبان پارسي سال دوم دانشگاه «چو.ئو» در استان توكيو نيز درباره خاطرهاش از ايران چنين گفت: «در ايران همه چيز به «ان شاا...» واگذار ميشود».
وي گفت: «علت اينكه من زبان فارسي را به عنوان زبان خارجي انتخاب كردم اين بود كه يك روز توسط يكي از دوستانم به كلاس فارسي دعوت شدم و پس از گذراندن تنها يك ساعت از كلاس درس، شيفته فرهنگ و آداب و سنن مردم ايران شدم».
وي صحبتهايش را اينچنين ادامه داد:
«مردم ايران با وجود مشكلات مالي و مشكلاتي كه در جامعه جهاني دارند، همواره با روحيهاي شاد مقاومت ميكنند. هر روز كه من براي رفتن به دانشگاه سوار قطار ميشوم از ديدن چهره خسته و افسرده هموطنانم و شنيدن آمار خودكشي ژاپنيها كه بالاترين رقم در بين كشورهاي جهان است، از خود ميپرسم: «چرا مردم ژاپن علي رغم رفاه اجتماعي و بالاتر بودن سطح زندگي دست به اين كار ميزنند و لذت زندگي كردن را از خود ميگيرند!؟
پاسخي كه پس از مطالعه كردن فرهنگ ايران به دست آوردم اين است كه مردم ايران در طول ساليان دراز همواره به خداوند بزرگ پناه برده و در تماميسختيها از او كمك ميجويند. براي همين با وجود مشكلات مالي با روحيهاي كاملا شاد با مشكلات مبارزه ميكنند.
يكي ديگر از چيزهايي كه در مورد ايران شنيده ام اين است كه مشكل ديگر آزاري در بين دانش آموزان مدارس ايران بسيار كم است. هر ساله تعداد زيادي از دانش آموزان ژاپني به علت تنش و فشارهاي روحي ناشي از مشكلات اجتماعي و فشار قبول نشدن در كنكورهاي مختلف ، دست به ديگر آزاري گروهي ميزنند و اين عمل قبيه باعث خودكشي تعداد زيادي از دانش آموزان ابتدايي شده است.
در مورد تمامي اين مسائل وقتي كه فكر ميكنم، ميبينم با اين كه در تلويزيون ژاپن هر روزه اخباري بسيار تاريك در مورد ايران داده ميشود. اما مردم ايران در كنار هم با شادي زندگي ميكنند.
همچنين روابط خانوادگي در ژاپن در سالهاي اخير به علت مشغله زياد كاري بسيار كم شده و روابط خانوادگي به ايميلهاي روزانه خلاصه شده است. ولي ايرانيان چنان چه شنيده ام روزانه چندين ساعت با خانواده خود صحبت كرده و روزهاي تعطيل به خانه هم ديگر رفته و در صورت بروز مشكلات همگي پشت سر هم هستند.
همچنين در مورد مردم ايران شنيده ام كه هر سوالي كه از آنها شود بدون اين كه بخواهند جدي به مساله فكر كنند ،ميگويند: «ان شاا...» شايد خود آن شخص هم اصلا قصد انجام آن كار را نداشته باشد. ولي ميگويد كه اگر خدا بخواهد انجام ميدهم. شايد علت اين كه مردم ايران تنش كمتري از مردم ژاپن دارند سپردن تماميكارهاي خود به خواست و اراده و مشيت خداوند است.
اميدوارم روزي برسد كه روابط مردم ايران و ژاپن آن قدر نزديك شود كه ديگر مردم ژاپن فقط تصورات منفي در مورد ايرانيان نداشته باشند، بلكه از آنها روحيه اي قوي و مبارزه با مشكلات را ياد گرفته و رفتار آنان را با خانواده خود و پپوندهاي خانوادگي محكم آنها را فرا گرفته و سرمشق خود قرار دهند. ان شاالله».
لازم به ذكر است خانم «نا.تسو.مي كا.وا.با.تا» دانشجوي سال دوم زبان و ادب پارسي در دانشگاه «چو.ئو» در استان توكيو است. وي همچنين يكي از سخنرانان، مسابقات سخنراني به زبان فارسي براي دانشجويان ژاپني است. اين مسابقات چندي پيش در سفارت جمهوري اسلاميايران در توكيو برگزار شد.
در پايان مراسم به همه دانشجويان زبان فارسي در دانشگاههاي ژاپن كه در سخنراني شركت كردند و خاطراتشان را بيان كردند، جوايزي اهدا شد
وضعیت اسلام و مسلمانان در ژاپن
بر اساس مستندات تاریخی اسلام در ژاپن تاریخی صد ساله دارد. مسجد کبه در ۱۹۳۵ ساخته شده است. با این حال تعداد مسلمانان تا قبل از دهه ۱۹۸۰ اندک بود. در نیمه این دهه وبا ورود جوانان مسلمان از کشورهای پاکستان ، بنگلادش ، و ایران برای کار در کارخانه ها و یا تجارت بر تعداد مسلمانان این کشور به سرعت افزوده شد. اما با شروع بحث بر سر کارگران غیر قانونی خارجی، دولت ژاپن ورود کوتاه مدت شهروندان پاکستان ، بنگلادش ، و ایران را متوقف ساخت.
به دنبال سقوط اقتصاد ژاپن در ۱۹۹۰ تعدادی از مسلمانان با ازدواج با زنان این کشور اقامت قانونی گرفتند. گزارش دقیقی از پیوستگی مذهبی افراد خارجی مقیم ژاپن وجود ندارد، اما تعداد تقریبی مسلمانان را ازافرادی که از کشورهای اسلامی آمده اند میتوان تخمین زد. می گویند تعداد مسلمانان درسال ۲۰۰۰ ، ۶۳۵۵۲ نفر بوده . اکنون بسیاری از آنها تشکیل خانواده دادهاند. آنها با ژاپنی ها زندگی و کار می کنند و فرزندانشان را به مدارس ژاپنی می فرستند. در طول این سال ها زندگی خود را به ساختار زندگی یک مسلمان در آورده اند. مسجد یوکوهاما در بخش یوکوهاما زوزوکی به وسعت ۲۰۰ مترمربع هر جمعه شاهد نمازجماعت حدود ۷۰ نفر از مسلمانان کشورهای افریقایی و آسیایی و جاهای دیگر است. در حال حاضر در ژاپن بین ۳۰ تا ۴۰ مسجد یک طبقه وجود دارد . به این رقم باید حدود ۱۰۰ اتاق آپارتمان و بلکه بیشتر را افزود که به علت نبود امکانات مناسب تر، برای اقامه نماز اختصاص یافته است.
در ناگویا مسلمانان خارجی که شغل اکثر آنان معامله اتوموبیل های دست دوم است با کمک یکدیگر یک ساختمان لباس فروشی را خریداری کرده و آن را به مسجد تبدیل نمودند که در پاییز گذشته افتتاح شد. در محله آیچی (Aichi) با صدای مؤذن بیش از ۳۰۰ نفر برای اقامه نماز به مسجد محله می آیند که بیش از نیمی از آنها از اندونزی هستند و در کارخانه های تولید قطعات یدکی اتوموبیل یا کارخانه های دیگر مشغول به کارند . این کارگران در برنامه سه ساله ای که از اوایل دهه ۱۹۹۰ برای آموزش حدود ۵۰۰۰ متقاضی خارجی تدارک دیده شده شرکت کرده اند. در این دوره ها یک سال دوره آموزشی و دو سال دوره تجربی پیش بینی شده است. اندونزی ها بعد از چینی ها از نظر تعداد دومین کشور شرکت کننده در این دوره ها می باشند.
در ژاپن بر خلاف کشورهای اسلامی کار و نماز به هم نیامیخته اند. از این رو مسلمانان در اقامه نماز در محل کار با مشکلاتی مواجهند. بعضی از مؤمنین شیفت های شب را برای کار بر میگزینند تا بتوانند به موقع نماز بخوانند.در مسجد ابینا (ebina) در محله کاناگاوا (kanagava) حدود ده تا از بچه های ده ساله به یادگیری زبان عربی مشغولند. هر روز از ساعت ۴ تا ۸ بعد از ظهر کلاسهای قرآن هم بر پاست که به اصرار پاکستانی ها و بنگلادشی ها دایر شده است. تدریس کلاس ها را والدین خودشان بر عهده دارند. نصر عبدالله از هند که یک فروشگاه خواروبار آسیایی را در بخش شین جو کو (Shinjuku) می چرخاند تصمیم دارد یک مدرسه اسلامی دایر نماید و توضیح میدهد که مسلمانان خارجی که در ژاپن زندگی میکنند برای آموزش فرزندانشان مشکلات زیادی دارند و حتی در مواردی پدر میخواهد فرزندش را برای تعلیم به وطنش بفرستد که معمولا با مخالفت همسر ژاپنی مواجه میشود. بعضی ازازدواجها بر سر این مسئله به طلاق میانجامد. همسر ژاپنی نصرالله شش فرزندشان را به مدت دو سال به مالزی برد تا از مدارس اسلامی بهره ببرند.در ژاپن حتی یک مدرسه ابتدایی یا متوسطه برای مسلمانان وجود ندارد.
مسجد اتسوکا (otsuka)در بخش توشیما (toshima) مصمم است که خود را به عنوان یک واحد آموزشی به ثبت برساند و یک مدرسه اسلامی دایر نماید اما در حال حاضر تنها فعالیتی که میتواند انجام دهد به عنوان مرکز مراقبت های روزانه است که به صورت رسمی هم نیست. در حال حاضر هفت مسجد متعلق به جماعت تبلیغ پاکستان در ژاپن وجود دارد. ارتباط بین مسلمانان خارجی که در ژاپن زندگی میکنند با ژاپنی ها خیلی محدود است و بیشتر به محل کار محدود میشود. ژاپنی ها در برخورد با مسلمانان آنها را افرادی ثابت قدم مییابند که سرنوشت خود را به اراده خدا محول ساخته اند . همین احساس موجب شده است که برخی از ژاپنی ها ایمان بیاورند.اگر چه آمار دقیقی از تعداد مسلمانان در دست نیست، اما مسلمانان کشورهای اندونزی، پاکستان، و بنگلادش با رقمی بین ۷۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ اکثریت آن ها را تشکیل میدهند . تخمین زده میشود تعداد مسلمانان ژاپنی الاصل تا به هزاران نفر برسد. انجمن مسلمانان ژاپن از ثبت نام هایی که شده تخمین میزند که رقمی حدود ۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ مسلمان ژاپنی وجود دارد که بیشترین آن ها را زنانی تشکیل میدهند که بعد از ازدواج با پاکستانی ها و بنگلادشی هایی که در دهه ۱۹۸۰ برای کار به ژاپن آمده اند ، به اسلام گرویده اند.با وجود آنکه مسلمانان کثیری در کشورهای آسیایی زندگی میکنند ژاپنیها احساس میکنند که اسلام از آنها فاصله بسیار دارد. اما ملت ژاپن اهل تسامح است از این رو براحتی و به صورت مسالمت آمیز با گروه های مختلف دینی زندگی کنند. البته هر روز بر تعداد مسلمانان در ژاپن افزوده می شود. آنها به عنوان تاجر، مهندس کامپیوتر، و متخصص به این کشور روی می آورند. (۲)
همانگونه که ذکر شد اسلام در ژاپن تاریخی نه چندان دیرینه دارد. پیش از بازشدن درهای این کشور در ۱۸۵۳ تنها چند مورد پراکنده ارتباط بین اسلام و ژاپن مشاهده میشود، هر چند برخی مسلمانان قرن ها پیش از آن به ناگاساکی (Nagasaki) آمده بودند. اولین مسلمانان عصر حاضر در ژاپن از مالایی هایی بودند که در اواخر قرن نوزده بر روی ناو های انگلیسی و هلندی خدمت می کردند. در اواخر دهه ۱۸۷۰ زندگانی حضرت محمد به زبان ژاپنی ترجمه شد و موجب شد اسلام در ذهن روشنفکران ژاپنی جایگاهی بیابد.ارتباط مهم دیگر در ۱۸۹۰ بود. در این سال حکومت ترک عثمانی به منظور شروع روابط دیپلماتیک و معرفی مسلمانان و ژاپنی ها به یکدیگر و همینطور تکریم دیدارچند سال قبل شاهزاده ژاپنی akihito komatsu از استانبول یک کشتی بزرگ به ژاپن اعزام کرد. این کشتی که ارتوگرول (ertugrul)نامیده می شد در طوفان سواحل واکایاما (wakayama) نابود شد و ۵۴۰ نفر از ۶۰۹ سرنشین آن غرق شدند. اولین ژاپنی که به حج رفت kataro yamaoka بود . او در ۱۹۰۹ به اسلام گروید و بعد از حج نام عمر یامائوکا را برگزید.
Bunpachiro arigaدیگر ژاپنی بود که در همین دوران برای تجارت به هند رفت و متاثر از مسلمانان آنجا مسلمان شد و نام احمد آریگا را انتخاب کرد. مطالعات اخیر نشان می دهد که دو ژاپنی به نام های shotaro noda وtorajiro yamada به منظور ابراز همدردی با درگذشتگان ارتوگرول به ترکیه رفتند . یامادا به اسلام گروید و نام عبدالخلیل را بر خود گذاشت و احتمالا به سفر حج هم رفت.به هرحال زندگی جمعی مسلمانان با ورود چند صد ترکمن، ازبک، تاجیک، قرقیز، قزاق و دیگر مسلمانان ترک و تاتار که از آسیای مرکزی و روسیه در جنگ جهانی اول و در آغاز انقلاب بلشویک ها به ژاپن پناهنده شدند شروع شد. این مسلمانان پناهنده در چند شهر مهم ژاپن اقامت گزیدند و اولین جوامع کوچک مسلمان را تشکیل دادند. تعدادی از ژاپنی ها با ارتباط با این مسلمانان، به اسلام گرویدند.
با تشکیل این جوامع کوچک چند مسجد هم بنا گردید که مهمترین آنها مسجد کب (kobe) بود که در سال ۱۹۳۵ ساخته شد . مسجد دیگر مسجد توکیو بود که در ۱۹۳۸ بنا گردید. (این مسجد در دهه ۱۹۹۰) کاملا بازسازی شد. باید به این نکته توجه کرد که ژاپنی ها در ساخت این مساجد نقشی نداشته اند و تا کنون هیچ ژاپنی امامت مسجدی را بر عهده نداشته است.در جنگ جهانی دوم هم یک حرکت دیگر اسلامی از طریق سازمان ها و مراکز تحقیقاتی در باره جهان اسلام و مسلمانان روی داد. در این دوره در ژاپن بیش از ۱۰۰ کتاب و مجله در باره اسلام منتشر شد. البته این سازمان ها و مراکز تحقیقاتی را مسلمانان اداره نمیکردند و هدف آنها هم تبلیغ برای اسلام نبود. هدف آن بود که نظامیان به اطلاعات لازم درباره اسلام و مسلمانان مجهز شوند زیرا در مناطق زیادی در چین و جنوب شرقی آسیا که به تصرف ژاپنی ها در آمده بود جوامع بزرگ مسلمان زندگی می کردند. با پایان یافتن جنگ در ۱۹۴۵ این سازمان ها و مراکز تحقیقاتی هم ناپدید شدند.
ژاپن پیش از جنگ به طرفداری از مسلمانان آسیای مرکزی و متحد آن ها در مقابله با شوروی معروف بود. در آن ایام بعضی از ژاپنی ها که در مراکز جاسوسی کار میکردند با مسلمانان در ارتباط بودند. بر اثر این ارتباط برخی به اسلام گرویدند برخی از ژاپنی ها هم به عنوان سرباز به کشورهای جنوب شرقی آسیا از جمله مالزی رفتند و مسلمان شدند. به خلبانان ژاپنی آموزش داده بودند که در صورت دستگیری در سرزمین های اسلامی بگویند لا اله الا الله ، تا در امان باشند. می گویند که خلبانی هم واقعا مورد اصابت قرار گرفت و با ذکر این کلمات الهی از مرگ نجات یافت. تجاوز ژاپنی ها به چین و جنوب شرقی آسیا در جنگ جهانی دوم موجب شد که در ارتباط با مسلمانان قرار گیرند. این ژاپنی ها که به اسلام گرویدند در بازگشت به کشورشان اولین سازمان مسلمانان ژاپن را تحت عنوان ” انجمن مسلمانان ژاپن ” تشکیل دادند. رهبری این تشکیلات را مرحوم صدیق ایمایزومی (Sadiq Imaizumi) به عهده داشت. در زمان افتتاح تعداد مسلمانان به ۶۵ نفر می رسید. این رقم تا زمان درگذشت صدیق یعنی شش سال بعد به دو برابر رسید.دومین رئیس انجمن مرحوم عمر میتا (Mita) بود که نمونه ای از نسل قدیم به شمار میآمد. او اسلام را از سرزمین های تحت اشغال امپراطوری ژاپن فراگرفت. وی برای شرکت راه آهن منشو (manshu) که بر قلمرو ژاپنی ها در استان شمال شرقی چین در آن زمان نظارت داشت کار میکرد. او از طریق ارتباط با مسلمانان چینی در پکن مسلمان شد. بعد از جنگ و با بازگشت به ژاپن او اولین ژاپنی در دوران بعد از جنگ بود که به حج رفت. ایشان اولین ترجمه قرآن را ازدید یک مسلمان به زبان ژاپنی انجام داد.بنابر این بعد از جنگ جهانی دوم بود که برای اولین بار چیزی به نام جامعه مسلمانان ژاپن به وجود آمد.
در دهه ۱۹۷۰ و به دنبال بحران نفت حرکت دیگر اسلامی در ژاپن به وجود آمد. با ملاحظه ذخایر نفت خاورمیانه و اهمیت اقتصادی آن برای اقتصاد ژاپن، وسایل ارتباط جمعی ژاپن به معرفی جهان اسلام پرداختند. بدین ترتیب بسیاری از ژاپنی ها فرصت یافتند مراسم حج را مشاهده کنند و صدای اذان و صوت قرآن را بشنوند. هزاران نفر به صورت گروهی یا تک تک به اسلام گرویدند. از آنجا که در آمارگیری ژاپن دین افراد پرسیده نمی شود رقم قابل اعتمادی در مورد تعداد مسلمانان وجود ندارد.رقم ۱۰۰۰۰۰ نفر هم برای تعداد مسلمانان ذکر می شود که البته اغراق آمیز به نظر می رسد. تخمین زده می شود تعداد مسلمانان به حدود ۶۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ نفر برسد که ۱۰ % آنها را ژاپنی ها و ۹۰% را ساکنین خارجی تشکیل می دهند. در حال حاضر اندونزیایی ها ، بنگلادشی ها، پاکستانی ها و ایرانیان بزرگترین جوامع خارجی مسلمان را تشکیل می دهند. (۳)
مسلمانان ترکیه، مالزی، و چند کشور افریقایی هم بخش دیگری از این جمع را تشکیل می دهند. وجود ملیت های مختلف مسلمانان در جامعه ای که در طول تاریخ به یکدست بودن خود افتخار می کند چشم گیر است.حدود ۸۰% کل جمعیت ۱۲۰ میلیونی ژاپن به بودیسم یا شینتوئیسم اعتقاد دارند. تنها یک میلیون نفر برابر با هفت دهم درصد مسیحی هستند. بسیاری از آن ها از طبقه متوسط و محافل فکری هستند . و حتی وزیر فرهنگ فعلی یک نویسنده مسیحی است. بنابر این نفوذ مسیحیان بسیار بیشتر از قدرت عددی آن هاست. گسترش مسیحیت به دو عامل تاثیر پذیری از غرب و تاریخ طولانی پانصد ساله حضور در این کشورمرتبط است. به هر حال مسیحیت در ژاپن بسیار مورد احترام است حتی در میان غیر پیروان آن.بنا بر تحقیقات انجام شده توسط ماهنامه ای در ژاپن تنها یک نفر از هر چهار نفر ژاپنی واقعا به دینی اعتقاد دارند. فقدان ایمان در جوانان بیست ساله ژاپنی آشکارتر است ونسبت منکران خدا در بین آنان به ۸۵ % میرسد.
دانشجویان مسلمان و کارگران مهاجر بخش اعظم مسلمانان ژاپن را تشکیل میدهند و این در حالی است که نسبت مسلمانان خود به رقم بسیار کوچک یکی از هر صد هزار نفر میرسد. مسلمانان در اطراف شهرهای بزرگی هم چون هیروشیما، کیوتو، ناگویا، ازاکا، و توکیو تمرکز یافته اند.مسلمانان در ژاپن با مشکلاتی از قبیل مسکن، آموزش فرزندان، تغذیه حلال، و ارتباطات روبرویند. به خاطر توزیع ضعیف حتی ترجمه مفاهیم قرآن کریم در دسترس عموم نیست. کتاب های اسلامی در کتابفروشی ها و کتابخانه ها یافت نمیشود. چند مقاله و کتاب موجود هم به قیمت های گزاف به فروش میرسد.(۴) با توجه به آنکه ژاپنی ها صد در صد با سوادند این فقدان اطلاعات جای تامل دارد.با آنکه بنا بر روایتی در کشور ژاپن ۲۵ مسجد دائمی، حدود ۲۰۰ مسجد موقت و بیش از ۱۰۰ تشکیلات اسلامی وجود دارد ولی هر یک تنها چند عضو فعال دارند. (۵)
منابع :
۱ - گزارش های اداره کل فرهنگی آسیا و اقیانوسیه
۲و۴ - نویسنده: کاواکامی یاسونوری (kawakami yasunoni) نویسنده ارشد آساهی (asahi shimbun ) منبع: asahi shimbun ، ۴ می ۲۰۰۷ و سایت اینترنتی japan focus در تاریخ ۳۰ می ۲۰۰۷
۳- http://en.wikipedia.org/wiki/islam_in_japan
5- http://dailytimes.com.pk/default.asp?page=story_1…2007/06/25
منبع : مرکز مطالعات فرهنگی بین المللی