پرسش کهن، پاسخ های نوین!
پرسش کهن، پاسخ های نوین!
Ancient Question, New Answers
به بهانه برگزاری نمایشگاه معماری معاصر ژاپن در تهران
هفته سوم خردادماه سال جاری ، نمایشگاه معماری معاصر ژاپن درنگارخانه تهران در دانشگاه تهران برگزارشد. شاید شما هم این نمایشگاه را که به معرفی معماری معاصر ژاپن از سال 1996 تا 2006 میلادی می پرداخت دیده باشید.
فارغ از نکات گوناگونی که می توان در تحلیل این رویداد به آن پرداخت ( اعم از تنوع پروژه ها به لحاظ مقیاس و عملکرد، نوع تقسیم بندی پروژه ها، نحوه ارائه و نمایش آثار ، انتخاب محل نمایش و...)
نکته ای قابل تامل بود که مایلم در این یادداشت به شرح آن بپردازم: زمانی که برای بازدید از نمایشگاه می رفتم به طور پیش فرض توقع داشتم شاهد آثاری از معماران ژاپنی در کشور ژاپن باشم.اما در میان پروژه ها آثاری از Renzo Piano ,
Herzog & De Meuron, Farshid Musavi & Alejandero Zaera Polo, ….
ودیگرمعماران شاخص معاصر که در ده سال اخیر در پروژه هایی در ژاپن به اجرا رسانده اند نیز معرفی شده بود.
همه واقفیم که معماری معاصر ژاپن همگام با معماری معاصر جهان در سال های اخیر با نام های پرآوازه معماران ژاپنی چون , Kisho Kurokawa, Fumihiko Maki, Shigeru Ban, Toy Ito, Arata Isozaki,… Tadao Andoدر بیشتر مدارس معماری دنیا شناخته شده است و شاید بتوان گفت معماری در ژاپن راه مشخصی را در پیش گرفته است.
حال نکته قابل بحث اینجاست : در کشوری که در معماری معاصرش موفقیت های قابل تامل و معمارانی بنام داشته است…
- چگونه و با چه سیستم مدیریتی دیگر معماران مولف و شاخص دنیا در پروژه های معاصر بکار گرفته می شوند؟
- این موضوع جه تاثیری در پیشرفت معماری و آموزش معماری در این کشور دارد؟
- آیا اینگونه تجربیات در کشوری که از نظر ساختار فرهنگی – اقلیمی قرابت های بسیاری با کشور ما دارد ، می تواند تاکیدی بر این نکته باشد که: چه بسا بتوان قلم معماران شاخص دیگرنقاط دنیا را نیز در تالیف معماری معاصر کشورمان بکار گرفت؟
- در این راه فرصت ها و تهدید ها کدامند؟
- …
پرسش هایی از این دست بسیارند…
در یادداشت های آتی موضوعات دیگری در خصوص این نمایشگاه را مطرح خواهم کرد.
تا ان زمان منتظر ارائه نظر شما عزیزان هستم …..
برگرفته از
http://ashahcheraghi.persianblog.ir/1386_3_ashahcheraghi_archive.html
No comments:
Post a Comment