نظام آموزشي ژاپن در گفتوگو با پروفسور اوئه ياما ارسال كننده : ابوالفضل بختياري | |
پروفسور تاكه يوكي اوئه ياما (Takeyuki Ueyama)، فارغ التحصيل آموزش و پرورش ازدانشگاه نيهون در توكيو است. او پس از تكميل دكتري خود در ژاپن به دانشگاه يوتا در آمریکا رفت و در رشته مديريت آموزشي دكتري گرفت. در سال 1992 در دانشگاه كلرادوی جنوبي به عنوان استادیار آموزش زبان و فرهنگ ژاپني استخدادم شد. در سال 1995 به ژاپن بازگشت و تدرس را در كالج روابط بین الملل آغاز كرد. او هم اکنون به عنوان دانشيار در این دانشگاه مشغول به تدریس دروس آموزش و توسعه، نظام هاي آموزشي، مهارتهاي حرفهاي معلمان و زبان انگليسي است. گپ و گفتي با او درباره شرايط آموزش در ژاپن: مايليد از شرایط ورود به دانشگاههای ژاپن و از مزايا و موانع ورود به آنها شروع كنيم؟ درست میگویید، اكنون دانشآموزان ژاپني خيلي علاقهمند به رفتن به دانشگاه نيستند. در دهه 1950 تعداد دانشگاههاي ژاپن كم بود و تنها 10 تا 15 درصد دانشآموزان ميتوانستند وارد دانشگاه شوند. اكنون 50 درصد فارغالتحصيل دبیرستان به دانشگاه ميروند. اين در حالي است كه ظرفيت دانشگاهها بيش از اين تعداد است. هم علاقه دانشآموزان به دانشگاه كم شده و هم جمعیت 18 ساله كاهش یافته است. به اين ترتيب ما با ظرفيت خالي در دانشگاهها مواجه هستيم. البته اين همه مسئله نيست، از يك طرف بعضي دانشگاهها، كه بر اساس برآوردها تعدادشان حدود 150 و متشكل از دانشكدههاي مختلف هستند هم با كمبود دانشجو مواجهند و از طرف ديگر بعضي دانشگاههاي خوب و معتبر با تعداد بسيار زيادي متقاضي ورود. در واقع دانشگاههاي خصوصي الان دنبال دانشجو و صيد آن ميگردند. دولت هم ميگويد كه اگر همه هم بخواهند ميتوانند دانشجو شوند. چرا اين علاقه به دانشگاه كم شده؟ جامعه ژاپن در حال تغيير است، مضمونها و شيوههای ياد دادن هم در حال تغيير هستند. شما وقتي با يك دانشآموز ده ساله صحبت ميكنيد ممكن است متعجب شويد كه چقدر خوب در باره دانش پايه مثلا در حوزه اقتصاد و ماليات ميداند. در حالي كه در نسل من امکان نداشت شما بچهاي ده ساله را ببیند که این قدر خوب در باره ماليات ميداند. دليل هم اين است كه خانوادهها در باره اين موضوعات صحبت ميكنند. نتیجهاش هم این شده که نوجوانها در باره مسائل جديتر با پختگي بيشتري صحبت ميكنند. در عین حال در ژاپن همه راهها ديگر به دانشگاه ختم نميشود. از نظر جوانها سرمايهگذاري روي منابع انساني معنا و راههاي تازهاي يافته است. مقصودم اين است كه كاهش تعداد متقاضيان دانشگاه الزاما به معناي ناتواني يا شكست نظام آموزش دانشگاهي نيست. علت را بايد در تحول جامعه هم جستوجو كرد. نسبت جنسيتي دانشجویان در دانشگاههاي ژاپن چگونه است؟
| |
| |
من پانزده سال در ايالات متحده بودم. ميدانيد كه آنجا دانشگاهها بخشهاي توسعه فناوري دارند. اين كار را از دهه هشتاد به آرامي آغاز کردند. در دهه نود هم این روند به صورت جهشی در آن کشور ادامه پیدا كرد. اما اينجا هنوز اين روند كند است ظاهرا از آن ارتباط تنگاتنگ دانشگاه و صنعت در دهه هاي پيشين هم ديگر خبري نيست و ديگر از جوشش نام ها و برندهاي معتبري كه حاصل همين ارتباط بود چيزي به چشم نميخورد در دنياي معاصر بحث شكاف ديجيتال؛ بين كشورهاي توسعه يافته و روبه توسعه، يا بين شماليها و جنوبيها مطرح است، ميشود نتيجه گرفت اينجا چنين شكافي بين دانشآموزان و معلمان وجود دارد و اگر هست پيامدهاي آن چيست؟ حق با شماست، اما یک نکته هم در عمل وجود دارد. وقتی من ازدانشجویانم میخواهم که گزارشی تهیه کنند و میبینم بخش زیادی از آن گزارش، صرفا کپی اطلاعاتی است که در اینتر نت وجود دارد، آن وقت چه بايد كرد، آن هم كپي انبوهی از اطلاعات اینترنتی که الزاما به درد بخور هم نیستند. این، مرا نگران ميكند. اما به اعتقاد من آن ها حق دارند براي رساله ها و يا براي پروژههايشان در طول ترم از اين امكان استفاده منند، مگر حتما بايد مثل دورههاي من و شما به دهها كتابخانه سر بزنند؟ خب وقتي با يك كليك به منابع مورد نظرشان ميرسند چرا نبايد اين كار را بكنند؟ وقتي سايت آمازون؛ كتابهايش ديجيتال خودش را قابل جستجو كرد، يك انقلاب بود. جستجو در اينترنت فرصت مرور ادبيات را به دانشجويان ميدهد.......... آنچه شما ميگوئيد نياز دانشجو به سواد رسانهاي است؛ اما من فكر ميكنم اين سواد را هم بايد معلمان به دانشجويان منتقل كنند؛ اما چون متاسفانه رسانه هاي مدرن را نميشناسند از اين كار هم باز ماندهاند و لذا دانشجويان عمدتا درس خواندن در كشورهاي ديگر را انتخاب مي كنند كه ممكن است الزاما درست هم نباشد. به همين حاطر است كه فرضا شركتي مثل مايكروسافت دانشجويان ژاپني و ساير كشورها را جذب مي كند و دانشگاههاي شما خالي ميمانند من فكر ميكنم ، بازار كار يا شركتهاي بين المللي مقصر نيستند و نيروي عجيب و غريبي هم ندارند، بلكه موضوع عمدتا به قصور نظامهاي آموزشي دانشگاهي و عقب ماندن آنها از تحولات مربوط ميشود اما من از زاويه ديگري به موضوع نگاه ميكنم. شما هيچ تحول نظري و تئوريك در عرصه دانشگاهي موجود نميبينيد. من فكر مي كنم نظام هاي اموزشي هنوز به شكل كلاسيك به پديده فرايند كارنگاه ميكنند حال آنكه اساسا خود فرايند كار دستخوش پردازش شده است و به طبقه بندي قديمي نيروي كار به يقه سفيدها و يقه آبي ها يا همان كارگران و مديران؛ اكنون جمعي به نام يقه طلاييها هم اضافه شده كه تخصص خودشان را بدون موانع زماني ومكاني ارائه ميكنند، چون مهارت چنين اموري را دارند و به مهارتهاي مرتبط با محيط وب مسلح هستند . متاسفانه نظامآموزشي هنوز اين يقه طلاييها را نديده است، اما كمپانيهاي بينالمللي مثل مايكروسافت نه تنها آنها را ديدهاند؛ بلكه همه سالههم با برپايي آزمونهاي تخصصي آنها را وارد شركت خودشان ميكنند. نگران هویتشان هستند؟ فرايند مورد نظر شما تا حدودي جبري است و وقتي با مرگ زمان و مرگ فاصله، جهان به اندازه صفحه ماوس كوچك شده نه تنها تكثر كه شاهد نوعي همگرايي و اختلاطي شدن و چندگونگي شخصيت افراد هم هستيم. اين پديده را در جوانها بيشتر ميتوان ديد؛ اين وضعيت به بروز شخصيتهاي چندگانه ميانجامد. مردمي كه فرضا لباس آمريكايي ميپوشند اما ايراني يا ژاپني ميانديشند. اين فرايند را در چين هم ميتوان ديد. به گمان هيچ چيز به نفع هيچ حرياني مثلا غرب يا شرق تثبيت نشده و در مرحله گذار به سر ميبريم. به گمانم درست نيست كه دانشجو را با صفت و برچسب مواجه كنيم، آنها به سبب كوچك شدن جهان در عرصه ارتباط، در حال تجربه وضعيت جديد هستند ، در دوره گذار هستند و هر لحظه هم ممكن است به شرايط هويتي، فرهنگي و اجتماعي خود بازگشت كنند. طرح اصلاح نظام آموزشي ژاپن الان در چه مرحلهاي است؟ |
Tuesday, August 28, 2007
نظام آموزشي ژاپن در گفتوگو با پروفسور اوئه ياما
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment